استکبار جهانی و سفسطه «دموکراسی»
عنوان مقاله : استکبار جهانی و سفسطه دموکراسی
تعداد صفحات : 39
فرمت فایل : word
بخش هایی از متن تحقیق :
يكي ازتناقض هاي دنياي ما اين است كه همه از دمكراسي ملي خود صحبت مي كنند وكسي نيست كه ازدمكراسي بين دولتها و ملتها سخن بگويد .اگر هر عضو خانواده اي از دمكراسي نوع خود صحبت كند بدون اينكه دمكراسي در بين آن خانواده وجود داشته باشد سرنوشت چنين خانواده اي چه خواهد بود ؟ در جامعۀ بشري نيز اگر به فرض ،درهمۀ ملتها دمكراسي مود علاقه خود را پياده كنند ولي ميان خود دمكراسي نداشته باشند ،چنان نظام جهاني چيزي جزيك سيستم ستم گرانه و عقب مانده نخواهد بود .
امروز دمكراسي به عنوان مردم سالاري ، در خود جوامع غرب رو به انحطاط است و در سطح بين المللي ، دمكراسي و برابري در مقابل قانون وجود ندارد .«نظام جهاني و رابطۀ بين اللملي » با همۀ سازمانهاي خودكه از پايان جنگ جهاني دوم به وجود آمده،به طور كلي يك سيستم«پدر سالاري» به معني ديكتاتوري و زورگوئي آن است و نه يك سيستم دمكراسي به معني مشاركت ،آزادي و مردم سالاري.
چطورمي توان درسطح ملي از « دمكراسي » غرب به عنوان مردم سالاري صحبت كرد ، وقتي كه رابطۀ بين دولتها براساس نابرابري پايه گذاري شده است ونفاق ،تفرقه ، آشوب و تهمت و شخصيت كشي تحت لواي دمكراسي دردستورروزمسكبران قراردارد.قرآن كريم مي فرمايد:استكبار از صفات شيطان ( سورۀ بقره ، آيۀ 34) ، از صفات كفار ( سورۀ جاثيه ، آيه 31 ) و از صفات قوم گرائي و وسعت طلبي يهود ( سورۀ بقره ، آيۀ 87 ) است و دانشجويان علوم سياسي و اجتماعي امروز ، وجود اين صفات را به خوبي مي توانند در آثار متفكران سياسي غرب مانند ماكياولي و هابس ملاحظه كنند و خصايص مربوط به آنها را در ادبيات معاصر مربوط به صهيونيسم مشاهده كنند .خاطرات بازيگران سياسي دورۀ ما،مانند هنري كيسينجر درسطح خارجي و دلالان سياسي طاغوت درسطح داخلي ، مي توانند اسنادي در تعريف و تبيين اين ذات استكبار باشد.به طوركلي ، ادبيات مربوط به استكباردر حال فزوني است و اين فرصتي است براي دانشجويان و علاقمندان به درك و فهم روابط معاصربين اللملي .
در چند هفتۀ اخيردرآمريكا ، كتابي به قلم پطروس غالي ديپلمات مصري و دبير كل سابق سازمان ملل درمورد روابط آمريكا با اين سازمان بين اللملي منتشر شده است . محتواي اين كتاب بيشتر در مورد حمايت اوليۀ آمريكا از انتخاب اين ديوان سالار مصري به بزرگترين منصب سازمان ملل در سال 1991 و سپس مخالفت واشنگتن براي انتخاب مجدد او در سال 1996 به اين سمت است توضيح اينكه « غالي»، تحصيلات خود را در دانشگاههاي مصر و پاريس به اتمام رسانده و سالها درامور سياسي ، اقتصادي و حقوقي آن كشور فعاليت داشته است . «غالي»از طرف واشنگتن و قاهره و بنا به توصيۀ حسني مبارك رييس جمهور مصر و موافقت جرج بوش رييس جمهور وقت آمريكا ، نامزد دبير كل اين سازمان بزرگ بين المللي شد .
غالي كه يك ديپلمات دوستدارآمريكاست ، در شرايطي به دبير كلي اين سازمان جهاني انتخاب مي شود كه احساسات ضدآمريكايي وضد غربي بر اثر جنگ خليج فارس شعله ور شده و آمريكايي ها اميدوارند كه با انتصاب او در اين سمت ، با يك تير چند نشان بزنند.غالي گرچه مسلمان نيست اما انتخاب او ، وجهۀ بيشتري به مصركه متفق اصلي آمريكا در خاورميانه است مي دهد .
سازمان ملل تحت دبيركلي غالي،كاملاًدر سلطۀ آمريكايي ها بود و اشغال كشورهاي هائيتي ، پاناما و سومالي ، توسط آمريكا وكشتار و نسل كشي مسلمانان در چچن و بوسني – هرزگوين زير پنجۀ صربها وكِرِواتها، در دورۀ اول دبيركلي اوصورت گرفت.واشنگتن عليرغم استفادۀ نامشروع از سازمان ملل از پرداخت بدهي هاي خود به اين سازمان جهاني خودداري مي كندوكنـگرۀ آمريكا كه مسئـول تنظيم بودجۀ آمريكاست ازتصويـب لوايح مربوط به پرداخت اين بـدهي ها سرپيـچي مي كند.
دیدگاهی بنویسید
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد